“عکاسی دیگر یک جزیره نیست”
– شناخت جزیره و شناسایی راههای خروج از آن
– عکاسی و اهمیت تجربهگرایی
– امکانات صوری و ماهوی عکاسی
– شیوههای ارائه در خدمت بیانگری
– آیا عکاسی فقط امتداد چشم ماست؟
– ایده فقط یک جرقه است
– عکاسی، وسیله یا هدف
– تفکر معاصر چیست؟
عکاسی در برهههای مختلف زمانی و در مجاورت با سایر دانشها، علوم، مدیومهای هنری، نظریههای فلسفی، مانیفستهای مکتبی، تغییرات تکنولوژیکی و میزان و نوع عمومیت یافتگی آن، کارکردهای جدیدی را همواره به عنوان رسالت هنری خود پیدا کرده است. عکاسی پیشرو، در هر دوره با تغییر شکل در شیوههای بیانی و محول ساختن بخشی از وظیفهی تحمیل شده بر خود بر شانههای چیزی دیگر، قدمی به سویی دیگر برداشته است و بدینگونه مرزهای زوال خود را درنوردیده و ادراکات جدیدی را برای ناظر هستی تولید کرده است. تصویر فوتوگرافیک در معنای عام خود، همان قدر که میتواند هالهها را کنار زند، میتواند هالهساز باشد و به بازویی مخرب برای بازتولید نظامهای همسانساز بدل شود.
هوفر حقیقی