پرونده ای درباره هانا هوش | شرح حال

پرونده ای درباره هانا هوش | شرح حال

پرونده ای درباره هانا هوش | شرح حال 552 552 کانون عکس اصفهان

هانا هوش/ شرح حال
هانا هوش هنرمند آلمانی مکتب دادائیسم است که اغلب کارهای او جنبه سیاسی و نقد اجتماعی دارد. نظام سیاسی مرد سالار را مورد نقد قرار می‌دهد و نقش سنتی زنان در جامعه را به چالش می‌کشد.
هانا هوش با نام اصلی آنا ترزا یوهان هوش در ۱ نوامبر سال ۱۸۸۹ در گوتا در جنوب آلمان مرکزی در خانواده‌ای از طبقه متوسط متولد شد.
پدرش فردریش سرپرست یک شرکت بیمه و مادرش رزا نقاش آماتور بود. هانا بعدتر ادعا کرد که پدرش معتقد بوده است که دختر باید ازدواج کند و تحصیل هنر را فراموش کند. هانا در اوایل ۱۵ سالگی تحصیل خود را متوقف کرد زیرا پدر و مادرش در خانه به او نیاز داشتند تا از کوچکترین خواهرش مراقبت کند. اما بعد از شش سال در سال ۱۹۱۲ در دانشکده هنرهای کاربردی در برلین-شارلوتنبرگ دوباره تحصیل خود را آغاز کرد ، آنجا در رشته طراحی شیشه با هارولد بنگن تحصیل کرد تا اینکه کارش با وقوع جنگ جهانی اول قطع شد. او در سال ۱۹۱۵ به برلین بازگشت و دوباره در مدرسه ثبت نام کرد و تا سال ۱۹۲۰ در شاخه هنرهای کاربردی، نقاشی، طراحی گرافیکی و برش چوب را با امیل اورلیک آموخت.

در سال ۱۹۱۵ او با هنرمند اتریشی رائول هاسمن ملاقات کرد؛ که در سال ۱۹۱۸ او را با دایره برلین دادا(گروهی از هنرمندان که شامل جورج گروس ، ویلاند هرتسفلد و برادر بزرگتر ویلند ، جان هارتفیلد بودند) آشنا کرد. این دیدار آغازگر رابطه‌ایی عاشقانه میان آنها بود. معمولاً گفته می‌شود که علاقه هوش به عکاسی در سال ۱۹۱۷ و در حالی که او و هاسمن در مرخصی در دریای بالتیک بودند شکل گرفت.
بین سالهای ۱۹۱۶ تا ۱۹۲۶ هوش برای یک مرکز نشر مجله و روزنامه به نام Ullstein Verlag کار می‌کرد. او در دپارتمان مربوط به صنایع دستی که الگوهای بافندگی، قلاب بافی و گلدوزی طراحی میکرد، کار کرد. در سال ۱۹۱۸ هوش مانیفست گلدوزی مدرن را نوشت که زنان وایمار را تشویق کرد روح زمانه خود را دنبال کنند و احساسات خود، برای فرم های انتزاعی را از طریق آثار دستیشان گسترش دهند.

هوش و دادائیست‌ها اولین کسانی بودند که عکس را به عنوان رسانه غالب مونتاژ پذیرفته و توسعه دادند. هوش و هاسمن قطعات عکاسی را به روش‌های منحرف کننده اما معنادار برای بازتاب سردرگمی و آشفتگی دوران پس از جنگ معمولاً با استفاده از برش ، همپوشانی و تکه تکه کردن قطعات عکاسی به کار می‌گرفتند. دادائیست ها نظم اخلاقی مدرن ، خشونت جنگ و ساختارهای سیاسی جنگ را رد کردند. هدف آنها واژگون ساختن کلیه روش‌ها از جمله شیوه‌های معمول خلق هنر مانند نقاشی و مجسمه‌سازی بود. استفاده آن‌ها از فتومونتاژ ، که به مواد تولیدی انبوه متکی بود و نیازی به آموزش هنر آکادمیک نداشت، تکذیب آگاهانه از زیبایی-شناسی اکسپرسیونیسم حاکم آلمان بود و به عنوان نوعی حرکت ضد هنری در نظر گرفته می‌شد. از قضا این جنبش به سرعت و با اشتیاق به دنیای هنر جذب شد و در دهه ۱۹۲۰ با تقدیر از هنرجویان هنرهای زیبا روبرو شد.
هوش در اواخر دهه ۱۹۱۰ و اوایل ۱۹۲۰ بخشی از جنبش دادا در برلین بود. او تنها زن در این گروه از مبتکران خلاق و انقلابیون فرهنگی آوانگارد بود. اما این تمایز اغلب شمشیر دو لبه بود.
کار او در اولین نمایشگاه بین المللی دادا در برلین (۱۹۲۰) به نمایش گذاشته شد، اما پیش از افتتاح این نمایشگاه، جورج گروس و هارتفیلد سعی کردند جلوی حضور او را بگیرند که با تهدید هاسمن مبنی بر ترک نمایشگاه رو‌به‌رو شدند.

برش فتومونتاژ در مقیاس بزرگ هوش با چاقوی آشپزخانه از طریق آخرین دوره فرهنگی Weimar Beer-Belly در آلمان (۱۹۱۹) – یک تفسیر نیرومند ، به ویژه در مورد مسائل جنسیتی که در جنگ وایمار آلمان پس از جنگ رخ داده است – یکی از برجسته ترین کارهای نمایشگاه بود. علیرغم موفقیت کار انتقادی وی، به عنوان تنها زن این گروه از او حمایت نشد. در نتیجه ، او شروع به دور شدن از گروه و از جمله هاسمن کرد و سرانجام او در سال ۱۹۲۲ پس از دوبار سقط جنین به زندگی مشترکش با هاسمن خاتمه داد.
او بعد از پایان رابطه با هاسمن و دور شدن از گروه، شروع به برقراری ارتباط با دیگر هنرمندان کرد. او با پیت موندریان , تریستان تزارا و لیزلی مولی ناگی دوست شد و تحت تاثیر جنبش دی استجل قرار گرفت. وی در سال ۱۹۲۶ در لاهه هلند مستقر شد و رابطه‌ای با نویسنده هلندی تیل بروگمن آغاز کرد. که یک دهه نیز با هم زندگی کردند.

نگرانی هوش و انتقاد از نقش‌های جنسیتی ساختاری بود که باعث شد کار وی از دیگر هنرمندان هم‌عصرش در دوره دادا متمایز شود. هوش به نمایندگی و تجسم “زن جدید” علاقه مند شده بود، که موهای خود را کوتاه می کرد، زندگی خود را به دست می‌آورد، می توانست انتخاب خودش را انجام دهد، و به طور کلی خودش را از شر نقش‌های سنتی زن جامعه رهایی بخشد.

بین سالهای ۱۹۲۴ و ۱۹۳۰ او از موزه مردم نگاری ، مجموعه‌ای از ۱۸ تا ۲۰ چهره‌های ترکیبی را ایجاد کرد که هم نقش‌های جنسیتی ساختاری اجتماعی و هم کلیشه‌های نژادی را به چالش می‌کشید. کولاژهای سمبلیک، نمایش‌های زنان معاصر اروپایی با مجسمه‌های “بدوی” که در یک زمینه موزه به تصویر کشیده شده‌اند.

در زمان ظهور حزب نازی در آلمان در دهه ۱۹۳۰هوش خود را تحت تاثیر این حزب به عنوان تهیه کننده (هنر منحط) دید.
وی قرار بود در سال ۱۹۳۲ نمایشگاهی از کارهای خود در مدرسه باهاوس برگزار کند اما این نمایشگاه توسط شورای محلی نازی‌ها بسته شد.
او به همراه بسیاری از دادائیست ها “بلشویک فرهنگی” اعلام شدند.
هانا در سال ۱۹۳۶ به طور دائم به برلین بازگشت.
در حالیکه سایر هنرمندان از آلمان گریختند هوش خانه‌ای در نزدیکی برلین خریداری کرد و در طول جنگ جهانی دوم در آنجا مستقر شد.
هانا در این سالها همیشه با این ترس زندگی کرد که مبادا شناسایی شود و به حزب نازی تحویل داده شود.

در سال ۱۹۳۸ او با پیانیست بسیار جوان کورت ماتیس ازدواج کرد که با او در آنجا زندگی کرد تا اینکه این زوج در سال ۱۹۴۴ طلاق گرفتند.

پس از جنگ جهانی دوم ، هوش سخت تلاش کرد تا به حرفه خود ادامه دهد و کارهای خود را به نمایش بگذارد.
او پس از جنگ بسیاری از روابط خود را چه از نظر هنری و چه از نظر اجتماعی تغییر داد. کار او از مونتاژهای تصویری دور شد و به قلمرو انتزاعی روی آورد.
اگرچه او در این زمان بسیار پر کار بود اما کارهای او در این دوران کمتر شناخته شده و به طور کلی کمتر مورد استقبال منتقدین قرار گرفته است.

مورخ هنر “دان ادِس” در اویل دهه ۱۹۷۰ از خانه هوش در برلین بازدید کرد و دریافت که این هنرمند به همان اندازه که به هنر علاقه دارد به طبیعت علاقمند است. او ذکر می‌کند که شما باید از درختان سیب گذر می‌کردید تا به درب خانه او برسید. او برگ‌ها و شاخه‌ها و سایر مواد آلی را در کولاژهای زمان خود گنجاند.

از آنجا که حرفه پرکار هوش شش دهه به طول انجامید ، میراث او را می‌توان تنها تا حدی به مشارکت وی در جنبش کوتاه مدت دادا نسبت داد.
کار او در عکاسی برای بسیاری از هنرمندان بعدی به ویژه برای زنان هنرمند تاثیر گذار بود.
این موارد شامل گرت استرن و هنرمند سورئالیست کلوئید و همچنین هنرمندان بعدی مانند سیندی شرمن است.
تاثیر سبک او در زیبایی شناسی جنبش پانک که درست پس از مرگ او در اوایل دهه ۱۹۸۰ به وجود آمد نیز قابل ردیابی است.

اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ ، به لطف تلاش هماهنگ دانشمندان و هنرمندان فمینیست برای کشف، ارزیابی مجدد و بازپس گیری هنری که در اوایل قرن بیستم توسط هوش و سایر زنان ایجاد شده است، کار وی مجدداً مورد توجه قرار گرفت.

هانا در ۳۱ مه ۱۹۷۸ در برلین آلمان درگذشت.

نمایشگاه بزرگی از آثار او در سال ۱۹۷۶ میلادی در گالری ملی برلین و در سال ۲۰۱۴ میلادی در نگارخانه وایت چپل لندن برپا شد.
هم چنین در سال ۱۹۸۹ میلادی پست آلمان تمبری منقش به یکی از آثار وی منتشر کرد.
هاچ الهام بخش اثر کلاژ پابلو پیکاسو و کودت شاعر دادا ، کورت شویتترز بود.

آثار او در حال حاضر در مجموعه هنر متروپولیتن در نیویورک , برلینشیشه گالری,موزه هنرهای مدرن در نیویورک نگهداری و نمایش داده می‌شود.

عضو هیئت تحریریه کانون عکس اصفهان/ علی عظیمی