نگاهی به زندگی جولیا مارگارت کامرون
جولیا مارگارت پتل (Julia Margaret Pattle) عکاس زن انگلیسی در ۱۱ ژوئن ۱۸۱۵ در کلکته کشور هند چشم به جهان گشود.
او یکی از ده فرزند جیمز پتر پتل، کارمند عالیرتبه شرکت انگلیسی هند غربی بود. جولیا در خانوادهای ثروتمند و تحصیلکرده میان شش خواهر دیگر خویش رشد یافت و با وجود زیبایی ساده ظاهری، از نظر جذابیت و هوش بهره سرشاری داشت.
در سالهای ۱۸۱۳ تا ۱۸۳۴ در فرانسه به تحصیل پرداخت و در سال ۱۸۳۶ پس از بهبودی از یک بیماری با “سر جان هرتشل (ستارهشناس، ریاضیدان و عکاس)” ملاقات کرد که فردی تاثیرگذار در زندگی شخصی و هنری وی بود.
در ۱۸۳۸ در ۲۳ سالگی با چارلز هی کامرون، عضو کمیسیون حقوقی مستقر در هند ازداوج کرد که حاصل این ازدواج پنج فرزند بود. او همچنین ۶ نفر را به فرزند خواندگی پذیرفت که یکی از آنان به نام مارین ریانMary Ryan، مدل عکسهایش در آینده شد.
در سال ۱۸۶۰ خانواده وی به جزیره وایت در انگلستان نقل مکان کردند و او به همسایگی “آلفرد تنسون”، شاعر برجسته بریتانیا در عصر ویکتوریا درآمد که بعدها در زمره بهترین دوستان و همکاران جولیا قرار گرفت. زندگی مرفه و بدون دغدغه وی در جزیره وایت ادامه داشت تا اتفاقی کوچک او را به وادی هنر و دریچه دوربین عکاسی فراخواند.
در سال۱۸۶۴ یکی از دختران جولیا یک دوربین عکاسی به مناسبت کریسمس به وی هدیه داد و این شروعی گشت بر سیر عکاسی یکی از بزرگترین عکاسان پرتره قرن نوزده میلادی که الهام بخش بسیاری از عکاسان تا به کنون بوده است.
اولین عکس جولیا مارگارت کامرون به نام “آنی” پس از یک ماه ثبت شد، در زمانی که او با مشکلاتی چون سنگینی دوربین و ترکیبات بسیار مواد شیمیایی روبرو بود اما او از این عکس به عنوان اولین موفقیت خویش نام برد.
دوره عکاسی جولیا بیش از ۱۱ سال طول نکشید و در این زمان توانست عکسهای پرتره از چهرههای نامدار آن دوره ثبت کند، همچون چارلزداروین، آلفرد تنیسون، کارلایل، جی. اف. واتس، لانگفلو، سر جان هرشل و بسیاری دیگر که فرآیند عکاسی از آنان در کارگاهی با کاربری مرغداری در گذشته و با تحمل نور آفتاب صورت میپذیرفت.
شاید نکته مهم در شهرت عکسهای او عدم وجود فوکوس دقیق باشد که حتی شاید یک اشتباه تلقی گردد اما به نقطه عطفی در عکاسی او مبدل گشت. و به سخن او “آن هنگام که فوکوس را تنظیم میکنم، به محض آنکه حس کنم زیباست، همانجا توقف کرده و برای به دست آوردن فوکوسی دقیق که دیگر عکاسان ترجیح میدهند، لنز را دیگر نمیچرخانم”
مجموعه عکس های او در سالهای متمادی در موزهها و نمایشگاههای مهم دنیا چون نمایشگاه جهانی لندن در سال ۱۸۶۷، گالری آلمان در لندن سال ۱۸۶۸ و هلند سال ۱۸۶۳و باز نمایشگاه جهانی در سال ۱۸۷۳ به نمایش گذاشته شد و مورد تحسین قرار گرفت و در سال ۱۸۷۳ فروش عکسهایش را آغاز کرد.
جولیا همچنین به نوشتن زندگینامه خویش به نام سالهای خانه شیشهای من روی آورد که تا سال ۱۸۸۹ منتشر نشده باقی ماند.
او در سال ۱۸۷۵ برای نزدیکی به پسرانش به سیلان مهاجرت کرد و پس از یک دوره تحمل بیماری سخت در ۲۶ ژانویه ۱۸۷۹ در سن ۶۱ سالگی درگذشت. حاصل عکاسی جولیا مارگارت کامرون که از سن ۴۹ سالگی به این حرفه روی آورد، بیش از ۳۰۰۰ عکس ارزشمند و دیدنیست.
منابع:
https://www.theartstory.org/artist/cameron-julia-margaret/life-and-legacy/
https://www.theguardian.com/artanddesign/2015/sep/22/julia-margaret-cameron-victorian-portrait-photographer-exhibitions
کتاب نگاهی به عکس ها جان سارکوفسکی، ترجمه فرشید آذرنگ
بی بی سی انگلیسی
نگاهی به هنر عکاسی جولیا مارگارت کمرون
بی شک نگاه جولیا مارگارت کمرون و آنچه با دوربین خویش طی ۱۱ سال ثبت کرد تاثیر بهسزایی در روند عکاسی پرتره گذاشتهاست. او که به عکسبرداری بدون فکوس و واضح در نمای کلوزاپ از مردان مهم امپراطوری انگلیس و همچنین عکاسی نقاشیگونه با بهره شعر و ادبیات معروف است و عکسهای او از زنان و کودکان نیز شامل توجه او به زبیایی آنان بودهاست.
شاید نکته قابل توجه کار کمرون به عنوان عکاس، حضورش به عنوان یک عکاس زن در آن عرصه بود.
زمانی که برای چاپ عکس از روشهای چاپ متداول آن زمان استفاده میکرد و طبق این روش، از آغشته کردن شیشه به مواد کلودیون تا انجام تمام فرایند سخت چاپ و ظهور عکس دقت کافی لازم بود؛ در ترکیبات مواد شیمیایی نیز دچار اشتباه میگشت و اینچنین یکی از ایرادات عکاسی او در اوایل کارش رقم میخورد، پاشیده شدن لکهها بر روی عکس و حتی پاک شدن عکس!
اما اشتباه مهم او در عدم فوکوس دقیق در عکسهایش که سبب تاری آنها نیز میشد به نقطه عطف عکاسی او بدل گشت.
این ایراد عمده سبب انتقادهای بسیار نسبت به هنر او شد اما همین نکته، سبک مشخص او را به وجود آورد. از دلایل عدم دقت او در فرایند عکاسی میتوان به فاصله کانونی کوتاه و دیافراگم ثابت دوربین اولیه او اشاره کرد که عملا قدرت فوکوس دقیق را از او سلب میکرد و همچنین مدت زمان نسبتا طولانی مرحله ثبت و حرکت مدلها به علت ناشیانه بودن آنها سبب تاری عکسها میشد.
بخش عظیمی از عکسهای کامرون ذهنیت حضور ارواح را مجسم میسازد چرا که تاری سوژهها به آنها حالت اثیری گونه داده است. او حتی از خدمتکاران خویش نیز برای مدل عکسهایش استفاده میکرد و این چنین آنها را ابتدا ز نظر ظاهری انتخاب مینمود.
از الهامات کمرون میتوان نقاشی دوران رنسانس و مکتب باروک را نام برد؛ زیرا که بسیاری از آثار او شامل عناصر نقاشیهای آن عصر میباشند. او همچنین در صحنهپردازی سعی در شبیهسازی صحنههای مذهبی و ادبی داشت و از داستانهای مقدس و اسطورههای یونانی بهره میگرفت. آنچه میتوان از هنر او با توجه به سبک کاریش عنوان کرد، هنر پست مدرن است.
کامرون با ویرجینیا وولف نیز ارتباط خانوادگی داشت و همین سبب شد در سال ۱۹۲۶ کتاب “جولیا ماراگرات کمرون؛ پرترههای مردان معروف و زنان زیبای دوره ویکتوریا” توسط انتشارات وولف و همسرش منتشر شود.
شاید جالب باشد که کمرون در باب تاثیرگذاریش در هنر از “سر جان هرتشل” نام میبرد؛ همانطور که در نامهای به او، وی را اولین معلم خویش بر شمرده و در زمینه تجربیات و الهامات، خویش را مدیون هرتشل دانستهاست.
نکته ارزشمند در باب هنر عکاسی جولیا مارگارت کمرون، استفاده او از اشتباهاتش میباشد که توانست از آنها برای موفقیت خود دلیلی بسازد و همین رویکرد، او را به چهرهای نامدار در عکاسی مبدل ساخت.
“هدف من، ارج نهادن به عکاسی است و اینکه با ترکیبی از واقعیت و ایدهآلیسم، آن را به مرحله هویت و کاربردهای هنر والا برسانم؛ بدون قربانی کردن حقیقت و با ارادت کامل به شعر و زیبایی”
(جولیا مارگارت کمرون)
هیئت تحریریه کانون عکس اصفهان – دریاناز زندی