خداحافظ دلبر

خداحافظ دلبر

خداحافظ دلبر کانون عکس اصفهان
خداحافظ دلبر
نسترن رجالی/گروه خبر کانون عکس اصفهان
در روزهای آغازین فصلی سرد بودیم، یلدایی‌ترین شب سال را پشت سر گذاشته بودیم. انتظار می‌رفت که در صبح آدینه‌ی گردهمایی‌مان رد پایی از حضورِ ننه سرمای نازنین باشد, که تابش آفتابی چه‌بسا کم سو و آسمانی نیمه‌ابری و فیروزه‌ای به شگفتی غافلگیرمان کرد.
همه‌چیز در ساعت ۱۰ صبح سوم دی‌ماه با جمع شدنمان در ابتدای پارک میرزا
کوچک خانِ کمی تا قسمتی جنگلی، داشت برای وقوع روزی دیگر به زیبایی مهیا می‌شد. در ابتدا به‌رسم دیرین این دوستی و مشارکت با چهره‌هایی جدید و آشنایانی دیرین‌تر عکسی یادگاری گرفتیم و سپس اصغر  صامتی برایمان از تجربیاتش گفت؛از عکاسی طبیعت گرفته تا مقدمه‌ای از چگونگی شرکت در مسابقات بین‌المللی.
لحظاتی  بعد  هر دسته به فراخور آنچه در سر می‌پروراندیم برای شکار کردن طبیعت عریان به سمتی از پارک ناژوان رهسپار شدیم.
دیگر خبری از رنگ‌ها نبود. خبری از زردها و نارنجی‌ها هم نه. تنها تن‌پوش رنگین عابراین پیاده. دوچرخه‌سواران و عکاسان، زینت‌بخش این خواب زمستانیِ تک‌رنگ بود. از دلبری‌های آذر چند برگ به‌جامانده بود که همچنان دست در دستِ شاخه‌های سست سرسختی خود را به رخ آسمان می‌کشید و باد هم به نرمی به هر سویی می‌رقصاندش.
زمان رو به پایان بود و هر کس از سمتی میان تَلی از خاطرات یک جنگل باعجله گام برمی‌داشت تا خود را به دیگر دوستانش برساند. عقربه‌ها که به هم رسیدند ما هم در زیر پل وحید باز به هم پیوستیم و پس از اندکی گپ و گفت  با یک جمعه گردی خاطره‌انگیز دیگر همراه با عکس‌هایی در حافظه و تصاویری در ذهن وداع گفتیم.
[vc_gallery interval=”3″ images=”349972,349973″ img_size=”200×100″]