تجهیزات جای تفکر را از نسل جدید ما گرفت
گروه تحریریه سایت کانون عکس انجمن سینمای جوانان اصفهان:
بابک برزویه چهارشنبه این هفته میهمان بچه های کانون عکس انجمن سینمای جوانان اصفهان است.نشستی کاملا تخصصی که در راستای برنامه فصل کانون یعنی عکاسی و سینماست.برای اینکه قدری با اندیشه های بابک برزویه آشنا شویم چندین گفتار و نقطه نظرات این هنرمند را بازنمایی کرده ایم.آنچه که در ادامه می آید تحت عنوان « درس هایی که باید از بابک برزویه آموخت» به صورت جُستار ارایه می شود؛
***اصولا باکار کردن در کنار کانونهای جوان و کانونهای عکاسی بسیار موافقم. بهاینعلت که کانونها میتوانند بستری باشند تا افراد با دانشهای متفاوت در کنار هم قرار بگیرند و دوستان بتوانند آموزش و اطلاعات خود را با یکدیگر ردوبدل کنند بسیار خوب است.
****تقریباً در تمام ژانرهای عکاسی (مستند اجتماعی،خبری و صنعتی و … ) کارکردهام اما بیشتر فعالیتم در عکاسی سینمایی و تئاتر بوده است.
**** به خاطر علاقه شخصی ام به سینما وارد عکاسی شدم و به همین خاطر هم بیشتر روی عکاسی فیلم زوم کرده ام و بیشتر در این عرصه کار می کنم.
****در مملکت ما نشان دادهشده که جشنوارهها تداوم ندارند.
*** وقتی من ویژگی های بازیگری یک بازیگر و ابزار کارگردانی یک سینماگر را بشناسم، بهتر می توانم از آنها در موقعیت عکاسی استفاده کنم.
****در مملکت ما راجع به ویرایش عکاسی تعریف درستی را قائل نشدهاند. وقتی در جشنوارههای خارجی شرکت کنید به شما می گویند آنچه که از تو در جشنواره ارائه میشود نگرش و تفکر توست و این برای ما مهم است که به نظر من صحیحترین حرف همین است . اگر کسی میتواند و توانایی این را دارد که در عکس ویرایش درست انجام دهد و ارائهاش ارائهی درستی نیز باشد اصلاً بد نیست. شما میتوانید دو ترکیب از دو موضوع متفاوت را در کنار هم بگذارید و تعریف بهتر و جدیدتری از عکستان داشته باشید و این عین این است که اثر هنر جدیدی خلق بشود. پس ابداً با ویرایش مخالف نیستم. و تنها کسی هستم که همیشه دوست داشتم این تصور غلط که از گذشتهها باقیمانده است از ذات ما جدا شود. در این مورد مثالی که از خودم میزنم، وقتیکه در جشنواره قطار راهآهن اسپانیا شرکت کردم،زمانی که برای بازدید به آنجا رفتم دیدم عکس من جز ۱۰ عکس اول جشنواره قرار دارد. و وقتی دیدم تمام عکسهای دیگر فوتومونتاژ هستند، علت رو پرسیدم. گفتند آن موضوعی که تو ارائه میدهی برای ما مهم است. و کاری نداریم که تو با وسیله و تواناییهایت چهکاری میتوانی انجام دهی.
***اتفاقی که در نسل جدید کنونی و عکاسان حال حاضر ما افتاده، این است که تجهیزات آمد و جای تفکر و فکر کردن را از نسل جدید ما گرفت. قابها از بین رفتند و طرف بدون دانش بهطرف عکاسی آمد. قاب شناسی و زیباشناسی در عکسها از بین رفتند درصورتیکه این دو مورد باید در عکسها استفاده بشوند. باید بدانیم که تجهیزات ۵۰% کار هست و ۵۰% باقیمانده دانش و نوع نگاه طرف(عکاس) میباشد.
****عکس ببینید و تا آنجا که میتوانید عکاسی کنید منتهی بهدرستی . دیدن عکسهای آدمهای بزرگ هیچچیزی را از شما کم نخواهد کرد. و دیگر مطلبی که دارم این است که اکثریت نسل جوان ما انتظار این رادارند که آدم و موضوع عکاسی که در روبرویشان ایستاده کاملاً در اختیار آنها قرار دارد و در این هنگام ادبیات احترام و همهچیزها از بین میرود . بسیار جسارتآمیز دستبهکارهای بزرگ میزنند و بعداً گلهمند میشوند. اینجاست که نسل جدید ضربه میخورند . بنابراین باید که ادبیات عکاسی کردن را یاد بگیرند و ادبیات عکاسی کردن به احترام متقابل حتی در عکاسی مستند اجتماعی برمیگردد.
*** سینما، فیلم و پشتصحنه فیلم مثل زندگی است، تعداد زیادی از آدمها، چندین ماه دورهم جمع میشوند تا فیلمی ساخته شود و به این صورت، خانوادهای تشکیل میشود. خب، این خانواده باید شناسنامه داشته باشند و باید دیده شوند. اینجا است که رسالت عکاس برای ثبت آن شناسنامه یا هویت آدمها به کار میآید. من سعی میکنم در عکسهایم، هویت آدمها را در مدتزمان ساخت یک فیلم، به مردمی نشان دهم که در آن موقع، در پشتصحنه فیلم حضورداشتهاند.
**** سینمای جهان، در زمینههای دیگری مثل گریم یا جلوههای ویژه خیلی بیشتر از ما جلو هستند.
**** آزاد بودن عکاس فیلم بستگی به خود عکاس چقدر توانایی و تبحر داشته باشد که بتواند بر مبنای سناریوی فیلم، قاب عکسهایش را انتخاب کند و در موقع عکاسی، به داستان فیلم هم پایبند باشد. اما در خصوص پایبندی به قاب و کادربندیهای دوربین فیلمبرداری، عکاس میتواند استقلال خودش را داشته باشد، اما این استقلال نباید دور از فضای قصه فیلم باشد و درعینحال، باید به داستان فیلم هم نزدیک باشد.