عکاسان و نوشتن یک خبر درست (۱)
گروه تحریریه کانون عکس انجمن سینمای جوانان اصفهان:
اینطرف و آنطرف میشنویم که نوشتن سختتر است یا عکاسی؟ خوب عکاسان حتماً میگویند نوشتن و نویسندگان هم نوشتن. اما در پس ذهن هردوی این آدمهای نویسنده و عکاس بهنوعی گرایش به رسانه دیگری وجود داشته و دارد. البته در دنیای امروز هر عکاسی در تمامی سفرها، ثبتها، حرکتها …علاوه بر دوربین نیاز به قلم و دفترچه یادداشت همراه دارد. ما در هنگام عکاسی و زمانی که گرم بستن یک کادر هستیم در مواجه با دنیای پیرامون خود با یک خبر روبهرو هستیم. چیزی که ما تصویرش میکنیم و این توانایی را هم دارا هستیم که با استانداردهای روز بنویسیم. چیزی که در فراخوانهای ما برای همین تحریریه سایت و مجله با کمترین مطلب ارسالی روبهرو هستیم اما در بینابین جلسات و برنامههای مختلف عکاسی بیشترین سؤال از چگونه نوشتن است؟ پس در ادامه قصد داریم بحث علمی خبرنویسی را داشته باشیم تا بلکه راهگشایی باشد برای عکاسی البته همراه با نوشتن. آنچه در ادامه میآید بخش اول از خلاصه یکی از کتابهای معتبر نوشته «دکتر یونس شکر خواه» درباره خبرنویسی است که سالها در دانشگاههای مختلف کشورمان تدریس شده و میشود؛
خبر چیست؟
ابتدا به بررسی تعاریف موجود در مورد خبر میپردازیم، تعاریفی که حاصل تلاش فراوان روزنامهنگاران و پژوهش گران در جهت معنا بخشی به قلمرو و مفهومی خبر است:
*خبر گزارش واقعیتهاست، اما هر واقعیتی را نمیتوان خبر نامید.
*خبر، پیامی است که احتمال صدق و کذب در آن وجود دارد.
در این تعریف، خبر پیام نامید شده است
*خبر، الزاماً گزارش رویداد جاری تازه نیست.
زیرا که ممکن است که جنبههای تازهای از یک رویداد کهنه و قدیمی، و بهعبارتدیگر زوایای جدیدی ازآنچه را که قبلاً رخداده است، آشکار کند و بنابراین به یک موضوع قدیمی، یک وجه تازه خبری بدهد.
*خبر، رویدادی است که قرار است اتفاق بیفتد. سمینار مطبوعات بهار آینده تشکیل » و یا «کنکور سراسری هفته آینده برگزار میشود، خبرهایی نظیر آن ازجمله خبرهایی هستند که مشمول تعریف فوق قرار میگیرند.
طبعاً این نکته را میتوان اضافه کرد که واقعهای که الزاماً برای یک نفر خبر تلقی میشود، ممکن است که برای دیگران کاملاً بیاهمیت باشد و اصلاً خبر تلقی نشود. اگر یک نفر سگی را گاز بگیرد، ولی بهعکس اگر سگی، فردی را گاز بگیرد، خبر نیست. این تعریف ازجمله تعاریف کلاسیک، که در تبیین مفهوم خبر به کار گرفته میشوند، بهحساب میآید.
*اطلاعات مربوط به آنچه رخداده است، خبر نامیده میشود.
بازارهای مالی با شنیدن اخبار کاهش قیمت ارز دچار شوک شدند. این اطلاع، حکم همان اطلاعاتی را دارد که در تعریف، خبر، نامگرفته است. بر اساس این تعریف، خبر اطلاع است.
*خبر، مجموعهای از لغات و عبارات است که وقوع یا انجام کاری را اطلاع دهد.
این تعریف اگرچه بر کارکرد اطلاعرسان خبر متمرکز است، ما آن را مجموعهای از لغات و عبارات میداند.
*خبر، گزارش یک رویداد است، آنچه یک گزارش گر مینویسد، خبر نامیده میشود. فرق دارد. در این تعریف کوشش میشود تا این نکته روشن گردد که میان حقیقت رویداد و واقعیت خبر تفاوت وجود دارد و در حقیقت نگرش شخصی خبرنگار و سازمان خبری و سایر عوامل مؤثر که در فصول بعد به آنها اشاره خواهد شد بر تغییر رویداد مخابره شده، تأثیرگذار هستند.
*خبر، شامل هر اندیشه و عمل واقعی است که برای عده کثیری از خوانندگان جالب است.
این تعریف، «چیستی» خبر را اندیشه و عمل واقعی قلمداد میکند. افزون بر آنچه گفته شد، تعاریف ناگفته دیگری در مورد خبر باقیمانده است:
*خبر، هر موضوع جاری روز است که به علت جالب بودن و طرف توجه قرارگرفته آن از جانب خوانندگان، در مطبوعات منتشرمی شود.
*خبر، نقل واقعی و عینی حوادث جاری مهم است که در روزنامه چاپ میشود و موردتوجه خوانندگان قرار میگیرد.
اگر از عبارت نقل واقعی و عینی و صفت مهم صرفنظر کنیم، این تعریف تا حدود زیادی به تعریف پیش شباهت دارد.
*خبر، گزارش مناسب، خلاصه و دقیق یک رویداد است، نه خود رویداد. تفاوت این تعریف با تعاریف پیشین، مناسب، خلاصه و دقیق توصیف کردن گزارش است.
*خبر، نخستین گزارشی از یک حادثه بامعناست که موردتوجه عامه قرار میگیرد.
اشکال این تعریف در این است که به پیگیری خبر و پیامدهای خبر بیتوجه است. افزون براین، نمیشود بهدرستی مفهوم بامعنا را تشریح کرد و معیارهای ارزیابی آن را شناخت.
*خبر، انتشار منظم جریان وقایع و آگاهیها و دانشهای انسانی و نقل عقاید و افکار عمومی است.
*خبر، نقل ساده و خالص وقایع جاری است.
*خبر، اعلام و بیان جالب زندگی اجتماعی و نقل عقاید و افکار عمومی است.
اکنون بد نیست به چند تعاریف جالب دیگر از خبر اشارهکنیم.
سردبیر پیشین ساندی تایمز و تایمز لندن ارائه کرده و به نام خود وی (Harold Evans) یکی از این تعریفها را هارولد اوانسدر فرهنگهای پژوهشهای رسانهای به چاپ رسیده است و آن این است که:
خبر، مردم است.
یکی دیگر از تعاریف معروف مربوط به خبر متعلق به یکی از بارون های مطبوعاتی انگلیس یعنی لُرد نور تکلیف بهحساب میآمد، در جریان کار حرفهای به چنین تعریفی از خبر رسید:
*خبر، چیزی است که یکی میخواهد آن را درجایی سرکوب کند و آنچه میماند، آگهی است.ازنظر کلیف، خبر باید تأثیرگذار باشد و نه خنثی و در عین به خاطر پول درج نشده باشد.
و اما تعریف دیگری که تقریباً از سوی اکثر روزنامهنگاران پذیرفتنی است، متعلق به ویلیام گیبر است.
*خبر، چیزی است که روزنامهنگاران آن را میسازند. چنانکه ملاحظه میشود خبر، در تعریف گیبر“ساختنی” است. تعریف دیگر نیز از آن مارک فیشمن است.
*خبر، ماده اولیه روزنامه است.
*خبر محصول جهان سیاسی و اجتماعی است که آن را گزارش میکند.
خبر باید فوراً پس از حادثه به جریان افتد، برای عموم جالب باشد، حاوی اطلاعات تازه باشد، خنثی نباشد و ادراکات فرهنگی جوامع خاص خود را منعکس نماید. بهاینترتیب همانگونه که ملاحظه میشود، دستیابی به یک تعریف مشترک و جامع و بهعبارتدیگر، ارائه یک تئوری جامعومانع برای خبر، بسیار دشوار مینماید. یادآوری میکنم که:خبر یک حق اجتماعی است، نه یک کالای تجاری.
فصل دوم
ارزشهای خبری
* ارزش خبری چیست؟ هر رویداد فینفسه حاوی یک ارزش یا مجموعهای از ارزشهاست و همین ارزشها هستند که همواره رگههای اصلی خبر را شکل میدهند. طبعاً توان تعیین و شناسایی این ارزشها (ازلحاظ توجه و اهمیت مقولهای مهم و تعیینکننده است. بهعنوانمثال «ستون نویسان» مطبوعات، غالباً بهانه ورود به طرح مسائل و نقد و بررسی آنها را با یافتن یک عامل مهم، جالب و تازه شهرت دارد و مراد از آن، یافتن (News peg) به دست میآورند.
اما اهمیت نقش روزنامهنگار هم غیرقابلانکار است بهویژه در روزنامهنگاران کهنهکار و پرتجربه. روزنامهنگاران جوان غالباً به علت ناآگاهی از ارزشهای خبری تا مدتها به تهیه خبرهایی روی میآورند که فرودگاه نهایی “سبد کاغذ باطله ” است. اما این امر هرگز مایه یا سبب نومیدی نتواند بود و مسیری آشناست که اکثر روزنامهنگاران حرفهای آن را پیمودهاند. ارزش خبری چیست؟ واقعاً چه عواملی دخالت میکنند و روزنامهنگاران را وامیدارند تا از میان میلیونها رویداد، فقط تعداد مشخصی از آنها را برگزینند؟
گفتیم که ارزش خبری، معیار گزینش رویداد است. پس هر رویدادی طبعاً حاوی یک ارزش یا مجموعهای از ارزشهای خبری است، و همین ارزشها هستند که در مرحله انتخاب رویداد، خود را به رویدادها تحمیل میکنند. پس برای اینکه به این ارزشها پی ببریم ضروری است که ابتدا به هر رویداد از دو زاویه و وجه بنگریم:
- زاویه یا وجه عینی: که همان ماهیت رویداد است با هر آنچه در آن هست.
۲. زاویه یا وجه انسانی: که همان ملاحظات عاطفی وجود در هر فرد است.
*وجه عینی
در این وجه که جنبه عینی و منطقی رویداد است با سازههایی همچون اهمیت ذاتی، مشتمل بر بزرگی کارها و اقدامات (مثل احداث یک سد یا نیروگاه برق)؛ بزرگی و فراوانی مقدار (مثل قربانیان یک فاجعه)؛ بزرگی و حجم قدرت (نظیر قدرت یک دولت یا نهاد و یا شخص)؛ بزرگی نتایج (مانند پیامدها و عکسالعملهای بزرگ)؛ مجاورت که مشتمل است بر مجاورت جغرافیایی (همانند اهمیت کشورهای همسایه برای ایران) و مجاورت معنوی (مثل اهمیت کشورهای جهان اسلام برای انقلاب اسلامی ایران)؛ مسئله ندرت که مشتمل است بر مطلق (سفر انسان به کره ماه) و نسبی (سقوط هواپیماها)… سروکار داریم.
* وجه انسانی
در وجه انسانی از جنبه عینی فاصله میگیریم. در جنبه انسانی، معیارهای انتخاب و گزینش دیگر از عینیت برخوردار نیستند و به دیگر سخن، معیارها چندان پایبند استدلال و منطق نخواهند بود. در جنبه انسانی نمیتوان برای علل انتخابها، حسابوکتاب ویژه قائل شد.
* ارزشهای خبری
***: (Impact) دربرگیری
رویدادی دارای ارزش خبری دربرگیری است که بر تعداد فراوانی از افراد جامعه تأثیرگذار آر باشد، و اصلاً مهم نیست که این تأثیر مثبت است یا منفی، مستقیم است یا غیرمستقیم. مثلاً خبر ضرورت تعویض شناسنامهها، یک خبر دارای دربرگیری است زیرا که برای همه مخاطبان مهم است و همه آنان را دربرمی گیرد.
***(Fame / Prominence) شهرت
اشخاص، اشیاء و نهادهایی که دارای شهرت هستند، از ارزش خبری برخوردارند. این ارزش خبری بهخودیخود کاملاً گویاست. البته دراینباره دیدگاهی منتقدانه وجود دارد که طرح آن ضروری است. به این معنی که در این دیدگاه، اعتقاد بر این است که خبرها، مردم عادی را پوشش نمیدهند، چونکه اینان از شهرت برخوردار نیستند؛ روزنامهنگاران فقط به مشاهیر، آنهم بیشتر از نوع قدرتمند و قدرتمدار آنان میپردازند، حالآنکه قهرمانان واقعی، مردم هستند.
***(conflict) برخورد، اختلاف و درگیری
اینگونه از رویدادها حاوی برخوردهایی هستند که در شکلهای گوناگون جلوهگر میشوند. این برخوردها میان افراد، گروهها و ملتها صورت میگیرند. این برخوردها به شکل انسان علیه انسان، انسان علیه محیط و انسان علیه طبیعت، فجایع طبیعی و حوادث مربوط به حیاتوحش قابلپیگیری هستند. اخبار مربوط به سرقتها، قتلها، جنگلها، تصادفها، زلزلهها و … از این قبیل خبرهای “برخوردی” به شمار میآیند، که درهرحال کشمکش محور اصلی آنها را تشکیل میدهد و غالباً از رویدادهای موردعلاقه رسانهها هستند.
***(Oddity) استثنا و شگفتی
این نوع رویدادها از وجه غیرعادی بودن و یا عجیب و استثنایی بودن از ارزش خبری برخوردارند.
بهطورکلی این رویدادهای نادر را خوانندگان و مخاطبان خبرها تحت عنوان ترین ها میشناسند: پیرترین فرد جهان، بلندترین آسمانخراش دنیا، کوچکترین کامپیوتر و مانند اینها.
***(Magnitude) بزرگی و فراوانی تعداد و مقدار
این ارزش خبری عمدتاً به اعداد و ارقام مربوط میشود. فرقی نمیکند که این ارقام مربوط به چیست، هراندازه که تعداد ارقام بزرگتر باشد چونکه از جنبه فراگیری اهمیت مییابد از ارزش خبری بیشتری برخوردار میشود. بهعنوان نمونه، مرگ ۱۰۰ نفر براثر یک تصادف، از مرگ ۳۰ نفر در یک تصادف دیگر، از بخت بیشتری برای گزینش و تبدیلشدن به خبر برخوردار میشود.
***(Proximity) مجاورت
مخاطبان رسانهها ترجیح میدهند که ابتدا از خبرهای مربوط به محله، شهر، کشور و کشورهای همجوار خود اطلاعات کسب کنند. مجاورت به لحاظ ارزش خبری در دو شکل مورد گزینش قرار میگیرد: جغرافیایی و معنوی. مجاورت جغرافیایی مثل شهر، کشور و منطقه مجاور؛ و مجاورت معنوی مثل مشابهتهای فرهنگی، عقیدتی، قومی، اجتماعی و مانندهای آنها.
***(Timelyness) تازگی
دانستن اینکه رویداد در چه وقت به وقوع پیوسته است، در جهان رقابتهای خبری از اهمیت ویژهای برخوردار است. میگویند: بنابراین روزنامهای ازلحاظ خبری موفقتر است که حاوی اخبار تازهتر و به عبارت بهتر حاوی اخبار به هنگام باشد. اگر خبر دیروز را امروز چاپ کنیم، تازگی خود را ازدستداده است و خواننده رغبتی به خواندن آن نشان نمیدهد.. برای آنکه مخاطب بهسرعت نیاز خبری خود را برطرف کند، باید بهسرعت هرچهتمامتر به او خبر داده شود تا ضمن اینکه نیاز خبریاش را برطرف میکنیم، مانع رفتن او بهطرف سایر منابع خبری شویم. رسانههایی که از تازگی خبری و اطلاعاتی برخوردار نیستند، به بیماری ریزش تیراژ، که بیماری سرطان رسانهها بهحساب میآید، دچار میشوند. البته این نکته را افزود که خیلی از وقتها، جنبههایی از یک خبر کهنه نیز میتوانند در شکلی تازه آشکار شوند، که طبعاً در این صورت بازهم از ارزش خبری برخوردار میشوند.
این هفت ارزش خبری که ذکرشان رفت، حالتی منحصربهفرد دارند و میتوانند جنبههای ارزشی خبرها را پوشش دهند و اطلاع از آنها کمابیش میتواند برای درک ارزشهای خبری کفایت کند. اما بحث ارزشهای خبری از وجوه دیگری هم موردتوجه قرار دارد و میتوان گفت که گرمای خود را حفظ کرده است.
…ادامه دارد