ملیحه میرزاخانیان/گروه تحریریه سایت کانون عکس انجمن سینمای جوانان اصفهان:سالها پیش در نخستین روزهایی که وارد دانشگاه تبریز شدم،بسیار مشتاق علاقهمند به عکاسی بودم و در تکاپوی یادگیری. افسری استاد جدی و مصمم اما متواضع و بیآلایش، از همان روزهای نخست و شروع کلاسها نه از برند و مدل دوربین و ابزارهای عکاسی، نه از شاتر و دیافراگم و سنسور چند مگا پیکسلی دوربینهای گرانقیمت دیجیتال، نه از اهمیت ابزار، که از طرحوارههای هنر از فلسفه هنر برای ما گفت. از نگاه زیبا،اثر زیبا و معنای آثار، از پونکتوم و استودیوم و از اتاق روشن رولان بارت برایمان گفت. به ما آموخت که بدون دوربین هم میتوان عکس گرفت و این تمام جهانبینی ما را به هنر جهت داد. شروع مشقهای ما با تمرینات ذن عکاسی و نگاه ساده
زیبا شناسانه به درخت و طبیعت بود! به همین سادگی ما را به خود شناساند و چه چیزی بهتر از اینکه در مسیر راه پرفرازونشیب یادگیری، خود را بیابی. او مانند بسیاری از هنرمندان دیگر، آثار خود را وامدار الهامات طبیعت است. به جستجوی نگاه معناگرایانه و لذت درونی است و به گفته خودش حقیقت هماره ستاره راهنمای اوست و در خلوص طبیعت است که خود را به آن نزدیکتر مییابد. برای کشف این معانی گاها بهتنهایی سفر میکند که از ماحصل این تجربیات میتوانیم به نمایشگاههای متعدد داخلی و خارجی و انتشار آثار و مقالات در مجلات و نشریات معتبر و انتشار دو کتاب باارزش بانامهای «هر آنچه که دیگر نیست» و مجموعه «چشم ۳۸» از انتشارات ماه ریز اشاره کرد.
بهعنوان شاگرد کوچک او، برایش آرزوی سلامتی و موفقیتهای روزافزون دارم و خوشآمد می گویم ورودش را به دیار نصف جهان!